روزمــــرگ‍‌ے هـــآے یک گریــفیـنـدورے

بگو دوست و وارد شو...!

از کیفی که می بریم!!

پنجشنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۴، ۰۳:۱۵ ب.ظ




نوشتن واقعا کار لذت بخشی است. همین که انسان خودش نباشد ولی در تمام ماجرائی که از آن صحبت می شود جریان داشته باشد، از آن لذت بخش تر است. مثلا همین امروز من مرد و زنی عاشق و معشوق را با همدیگر سوار بر اسب در جنگل به گردش بردم. بعدازظهر یک روز پاییزی بود، برگ زرد درختان را باد به هرسو می برد. من در این میان هم اسب بودم، هم سوار؛ هم برگ بودم، هم باد، هم خورشید قرمزی بودم که پلک های ایشان را که غرق در عشق بود نیمه می بستم و هم کلماتی بودم که آن دو بر زبان می آوردند.

گوستاو فلوبر-مقدمه "مادام بواری"

 

  • ۹۴/۰۶/۱۲
  • چیــــکآ

نظرات  (۲)

  • محمدرضا زال آقایی
  • سلام خیلی وبت جالبه میای تبادل لینک کنیم؟
    زیبا و مهم تر از اون؛ دقیق. ممنون فلوبر عزیز!
    پاسخ:
    :) ^_^
    تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.