روزمــــرگ‍‌ے هـــآے یک گریــفیـنـدورے

بگو دوست و وارد شو...!

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آردا» ثبت شده است


cabin


برای کسی که یه مدت مدیدی تو یه وب می نوشته اون جا حکم خونه شو پیدا می کنه..یه جور پناهگاه...وقتی مجبور میشی به دلایلی اون جا رو ترک کنی یه جورایی دلت می گیره...کلبه ی قبلی نومه نور من بود...هبه ای که والار عطا کرده بودن برای منِ عاشق نوشتن..تا یه زندگی نو بسازم...یه جای نو...

اما خیلی راحت همه اش رفت زیر آب..اگر چه به همت دوستِ خوبم یه بک آپ ازش برگشت..اما کیه که بگه باز احتمالش نیست طوفان جدیدی برسه؟
بعلاوه فکر می کنم این ماجرا یه توفیق اجباریه برای کوچ به یه جای تازه...
از بین همه ی سرزمین ها بیان چشمم و گرفت..تصمیم گرفتیم همین جا سکنی بگزینیم تا ببینیم چی پیش میاد.
ورود خودم و به یه کلبه ی دیگه تبریک می گم. به نظر جای دنج و خوبی میاد...پناهگاه خوبی میشه  : )

پ.ن: خیلی وقته که یار غار نیومده..انقدر طولانی که نمی دونم باید از "ما" استفاده کنم یا "من"!


  • چیــــکآ